نگارش ششم -

درس 5 نگارش ششم

کوچولوشونم 😁

نگارش ششم. درس 5 نگارش ششم

سلام بچه ها معنی مخالف هم خانواده درس 5 میخام هکس تا یک ساعت دیگه بفرسته معرکه میدم

جواب ها

جواب معرکه

asal karum zade

نگارش ششم

هفتخان: نام هفت مرحله از جنگ های رستم رخش: اسم اسب رستم؛ در لغت به معنی رنگ سرخ و سفید مخلوط شده است. مرحله: فاصلهی بین دو منزل که مسافر طی میکرده است، قسمت زابلستان: نام شهری در استان سیستان و بلوچستان اهریمن: شیطان و ابلیس قوی پنجه: زورمند، توانا کیکاووس: پادشاه نادان و بیارادهی ایرانی سخت: پُر از رنج و زحمت دیوان: جمع دیو، موجودات خیالی و ترسناک تیمار کردن: مراقبت کردن، خدمت کردن، رسیدگی به آب و خوراک حیوان.رهایی: آزادی نخجیر: شکار، حیوانی را که شکار کنند. بند: طناب، ریسمان، اسارت فرجام: پایان، آخرکار، عاقبت کار اژدها: جانور افسانهای بزرگ به شکل سوسمار که اغلب دو سر دارد. دیده: چشم پیکار: جنگ پرخاش: جنگ و ستیزه جویی، دُرشتی نبرد: جنگ سُم: قسمت انتهایی انگشتان حیوانات که مثل کفش برای آنهاست. چاک چاک: پاره پاره آذر گُشسب: آتش تند و تیز، در شاهنامه کنایه از هرچیز مورد نیایش آمده و نیز اسم یکی از پهلوانان است. سهمگین: خوفناک، ترسآور، ترسناک یال: موهای بلند پشت گردن اسب بَر: سینه، تن دلیر: شجاع، در اینجا همان رستم است. بدینسان: به اینگونه دیو سپید: در خان هفتم که رستم و اولاد به »هفت کوه« محلّ زندگی دیو رسیدند، رستم دست و پای اولاد دیو را بست و سپس به غار حمله کرد و دیو سپید را از پا درآورد. قصد: خواست و اراده برای انجام کاری ز بهر: به خاطر حیله: مکر و فریب نیایش: راز و نیاز کردن با خداوند چیره: غالب: پیروز (چیرگی: پیروزی) داور: انصاف دهنده، خدای تعالی خم: در این درس به معنی حلقهی طناب دادگر: کسی که با عدالت رفتار میکند. کمند: طناب، بند، ریسمان گُردی: پهلوانی، دلیری بیم: ترس اُولاد: نام دیوی است که در خان پنجم، رستم با وی و سپاهیانش مواجه میشود و آنها را تا رو مار میکند. دستگاه: شکوه، قدرت، عظمت ارژنگ دیو: نام یکی از سرداران دیو سپید است. ششمین خان رستم، جنگ با ارژنگ دیو است. : پهلوانی ، شجاعت دستگاه : قدرت و توانایی ، عظمت کلمه های هم خانواده ی درس پنجم بجست: جست خشم: خشمگین، خشمناک موفقیت: موفق، موافق قصد: مقصد، مقصود پنهان: نهان واژه های مخالف و متضاد درس پنجم دادگر ≠ ظالم پیروزی ≠ شکست پایان ≠ آغاز فرجام ≠ شروع

جواب معرکه

... ...

نگارش ششم

معنی دستگاه: قدرت، ثروت می درد: پاره می کند جهان: نام یک پهلوان ایرانی نهاد: گذاشت اهریمنی: شیطانی نبرد: جنگ، پیکار دیوان: دیوها (در این درس)، مجموعه اشعار یک شاعر مثل دیوان حافظ بند: طناب، اسارت رخش: اسم اسب رستم پیکار: نبرد، جنگ از پای در می آورد: کنایه از شکست دادن قوی: نیرومند، زورمند راهی دراز را پشت سر نهاد: کنایه از عبور کردن، سپری کردن بدین سان: به این شکل تیمار: پرستاری فرجام: پایان، سرانجام خروشید: فریاد می زد جوشید: هیجان زده شد بیم: ترس تاخت: حمله کرد تلخیص: خلاصه کردن نخجیر: شکار کمند: طناب، ریسمان گردی: پهلوانی زابلستان: سرزمینی شامل بخش هایی از ایران و افغانستان آذرگشسب: آتش سوزان یا کنایه از هر چیز مورد ستایش و نیایش کیکاووس: پادشاه ایرانی در شاهنامه چیره: پیروز نیرنگ: فریب کوفتن: کوبیدن، ضربه زدن دیده: چشم پرخاش می کند: عصبانی می شود می نماید: نشان می دهد متضاد پیروزی ≠ شکست پایان ≠ آغاز هم خانواده بجست: جست خشم: خشمگین موفقیت: موافق پنهان: نهان

سوالات مشابه